السلام علیک یا کاشف الکرب عن وجه اخیه الحسین علیه السلام


لَعَنَ اللهُ قاتِلَكَ وَ لَعنَ الله ُمَنِ استَخَفَّ بِحَقِّكُم وَ قَتََلَكُم

وَ لَعَنَ مَن بَقِی مِنهُم وَ مَن مَضی نَفسی فِداؤُكُم

وَ لِمَضجَعِكُم صَلَّی اللهُ عَلیكُم وَ سَلَّمَ تَسلیماً كَثیراً.

زیارت حضرت علی اکبر

-----------------------------------

من و مسعود علي‌جاني هر دو در گردان امام حسين (ع) لشكر 25كربلا بوديم.

بعد از اين‌كه از هم جدا شديم با نامه با يكديگر ارتباط داشتيم.

يك‌بار عكسي از خودش را برايم فرستاد.

اما زمينه‌ي پشت عكس تصوير يك پاسدار بدون سر بود كه جاي سر در بدنش شمع روشن كرده‌بودند.

برايم جالب بود. علت انتخاب اين نقاشي را از او در نامه‌ام پرسيدم.

پاسخ داد: « دوست دارم وقتي شهيد مي‌شوم سر در بدن نداشته ‌باشم و مشت‌هايم گره كرده‌باشد »

چندي بعد به زيارت پيكر خونينش شتافتم.

پيكر بي سر و مشت‌هاي گره كرده‌اش اشك را در چشمانم جاري ساخت.

بدنم مي‌لرزيد.

همان‌جا خدا را به پاس برآوردن اين آرزو سپاس گفتم...

منبع: ماهنامه سبزسرخ

-----------------------------------

«اِرحَم غُربَتَنا لا طاقَهَ لَنا علی فراقِک»

به غربت ما رحم کن علی جان که ما را بر فراق تو طاقت نیست...

گفته اند ، شب های جمعه در حرم آقا امام حسین (ع) نباید روضه ی جوانش علی اکبر را خواند ....

تو میدانی چرا ؟؟؟!!!

اكنون بنگر حیرت عقل و جرأت عشق را !
بگذار عاقلان ما را به ماندن بخوانند ...
راحلان طریق عشق می دانند كه ماندن نیز در رفتن است .
جاودانه ماندن در جوار رفیق اعلی ،
و این اوست كه ما را كشكشانه به خویش می خواند ...

----
این شبها برایش دعا می کنیم تا خودش بنویسد ...
نمی دانم چرا حتی دیگر نمی توانیم او را ببینیم ؟!
بقولش التماس دعا و سه نقطه