ليبرالها در برابر انقلاب دوم
درميان مقاطع تاريخي كه تاكنون وضعيت جريان هاي سياسي رابه طور مجزا در بستر آنها بررسي كرده ايم برخي از مقاطع به دوره اي بيش از ده ساله مربوط است. اما برخي حوادث از اهميتي به اندازه مسائل دوره هاي چندين ساله برخوردار است و به همان اندازه يا بيش از آنها در شكل گيري وضعيت و نوع رفتار جريان هاي سياسي موثر بوده است.
«انقلابي بزرگتر از انقلاب اول» عنواني بودكه امام براقدام تعدادي از دانشجويان مسلمان در تسخير سفارت سابق آمريكا نهادند. اثرات اساسي اين اقدام، پس از سال ها همچنان عمق نگاه امام را در اين نامگذاري نشان مي دهد. اولين پيامد داخلي تسخير لانه جاسوسي سقوط دولت موقت بود. وقتي بازرگان در بازگشت از سفر الجزاير، براي سومين بار استعفاي خود را تقديم امام كرد، شايد انتظار پذيرش سريع آن از سوي امام (ره) را نداشت. به گفته مرحوم حاج سيد احمد خميني، بازرگان و سحابي در حضور وي گفته بودند:« معلوم است كه امام استعفاي ما را قبول نمي كنند. ولي ما بايد براي پذيرش مجدد مسئوليت شرط و شروط بگذاريم كه يكي از آنها آزادي آمريكايي هاست.» با اين حال بازرگان از مدت ها قبل به دلايلي مثل نابردباري در قبال انتقادات بزرگاني همچون شهيد بهشتي و حضرت آيت ا... العظمي خامنه اي از دولت موقت در جلسات شوراي انقلاب و خصوصاً پس از تصويب اصل ولايت فقيه، به دنبال فرصتي براي بر زمين نهادن بار مسئوليت خود بود. اما اين بار در شرايطي تهديد به استعفا را مطرح مي كرد كه افكار عمومي، او و دولتش را به سبب سياست منفعل در قبال تحركات سياسي و جاسوسي آمريكا عليه ايران مورد سرزنش قرار داده بود. از اين رو بازرگان در اين شرايط، شايد به دور شدن از صحنهی مسئوليت قبل از ترميم وجهه خود تمايلي نداشت.
در مجموعه دولت موقت، ابراهيم يزدي وزير امور خارجه وقت سعي داشت وجاهت دوستان خود را از طريق نوعي موضعگيري دو پهلو در قبال اين حادثه حفظ كند. فرداي تسخير لانه جاسوسي، او در كنار ابراز تاسف از وقوع آن گفت: «چون آمريكايي ها به خواسته دولت درباره استرداد شاه پاسخ مثبت نداده اند، دانشجويان، اقدام به اشغال سفارت كرده اند.» صباغيان وزير كشور دولت بازرگان هم با ستودن تسخير لانه جاسوسي به عنوان يكي از راه هاي مبارزه با امپرياليسم گفت:«ما مبارزه با امپرياليسم را از تمام جناح ها ادامه خواهيم داد. زيرا عامل تمام بدبختي هاي گذشته اين مملكت امپرياليسم و در راس آن دولت آمريكا بوده است.»
اقدامي كه باعث سقوط دولت بازرگان شده بود چرا اين گونه از سوي نزديكترين افراد به وي مورد تائيد قرار مي گرفت؟ طبيعي است كه فضاي آن موقع، اقتضاي بيان نظراتي را داشت كه دوستان بازرگان هيچ اعتقادي به آن نداشتند.
افشاي اسناد لانه جاسوسي نام كارگزاران دولت بازرگان را به عنوان افراد داراي ارتباط دوستانه با ديپلمات ها و جاسوسان آمريكايي بر سر زبان ها انداخت. در اولين مرحله، روابط مستمر عباس اميرانتظام با آمريكايي ها به دستگيري و محكوميت او به حبس ابد منجر شد و سپس مردم در جريان ارتباطات افراد ديگري از دوستان بازرگان همچون ناصر ميناچي، احمد صدر حاج سيد جوادي، محمد توسلي، حسن نزيه، مقدم مراغه اي و... با سفارت آمريكا قرار گرفتند. به رغم همه اين ها شوراي انقلاب به حذف سريع دوستان بازرگان از صحنه اجرا نظر نداشت و دست كم هفت نفر از همفكران بازرگان را پس از سقوط دولت موقت، در هيئت دولت ابقا كرد. آقاي هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود از وجود اين اعتقاد در شوراي انقلاب سخن به ميان آورده است كه «افشاگري هاي عجولانه، انقلاب را در معرض آسيب اخلاقي و فرهنگي بزرگي قرار مي دهد و با ايجاد دلسردي و سوءظن و بي اعتمادي و تفرقه راه را براي تصفيه حساب هاي شخصي يا گروهي و سوء استفاده ضد انقلاب فرصت طلب چپ و راست فراهم مي سازد.» همين نهي شوراي انقلاب، دانشجويان را به امساك در اعلام عمومي تمامي اسناد ارتباط جريان به اصطلاح ميانه رو با ماموران آمريكايي واداشت. اين مداراجويي همچنين نام افرادي از دولت موقت مانند معين فر و عزت ا... سحابي را در ليست انتخاباتي جريان خط امام قرار داد و همين فضا باعث شد كه مردم تهران چهارماه پس از فتح لانه جاسوسي مرحوم مهدي بازرگان را به عنوان دومين فرد منتخب خود به مجلس بفرستند. اين ها همان مردمي بودند كه همچنان در مقابل ساختمان لانه جاسوسي آمريكا فرياد مرگ بر سازشكار سر مي دادند.

