اس . دي. لور- 1 یا ابوالحسن
طبق اسناد بدست آمده از لانه ي جاسوسي يكي از مأموران سازمان سيا چنين اظهار داشته است: «به من گفته شده بود كه دولت آمريكا به طور اعم و «سيا» به طور اخص در نظر دارند كه اگر امكاناتي موجود باشد با افرادي كه ميتوانند در انقلاب ايران نقش داشته باشند تماس برقرار شود، لذا زماني كه امام در فرانسه بود يك افسر بازنشسته سيا مأمور شد كه به فرانسه رفته و با آقاي بني صدر تماس برقرار نمايد.... زمان اين ملاقات اوليه كمي قبل از مراجعت امام به تهران است كه در فرانسه برقرار شده بود.... هدف نهايي ما به استخدام درآوردن بني صدر بود.... در آخرين جلسه بني صدر موافقت نمود كه به عنوان مشاور اقتصادي قابل اطمينان اين كمپاني فعاليت نمايد و پيشنهاد حقوق ماهيانه 1000 دلار را پذيرفت.»، «ابوالحسن بني صدر پيش از انقلاب مدتي كارمند موسسه تحقيقات اجتماعي زير نظر دكتر احسان نراقي و دكتر هوشنگ نهاوندي بود و در كنگره سازمان جهاني جوانان در حيفاي اسرائيل شركت جسته بود، او پيش از انقلاب با حقوق ماهيانه 1000 دلار و با نام مستعار «اس . دي. لور – ا» با سازمان سيا همكاري ميكرد.» (كودتاي نوژه ص 61)
از جمله اينكه طبق اظهارات خانوم معصومه ابتكار در كتاب «تسخير»، آنها چند ماه پيش از برگزاري انتخابات رئيس جمهوري كه منجر به انتخاب بني صدر شد، اسنادي از لانه ي جاسوسي كشف كرده بودند كه از ارتباط بني صدر و سازمان سيا، پرده بر مي داشت و آقاي موسوي خوئينيها نيز از اين موضوع اطلاع داشتند، پس چرا ايشان(موسوی خوئینیها) كه در انتخابات، مسئوليت بررسي صلاحيت كانديداها را برعهده داشتند، صلاحيت ابوالحسن بني صدر را تأييد نمودند؟!
اما پس از پيروزي انقلاب بني صدر مدتي به عنوان سرپرست وزارت خارجه فعاليت نمود و سپس در اولين دور انتخابات رياست جمهوري به عنوان اولين رئيس جمهور انتخاب گرديد و به محض روي كار آمدن با اقداماتي كه انجام داد در میان نیروهای انقلاب تفرقه به وجود آورد. وی تلاش وسيعي براي حذف نيروهاي اصيل انقلاب نظير آيت ا... بهشتي، آيت ا... خامنهاي و .... نمود و از همان اوايل كار بناي مخالفت با «ولايت فقيه» را سرلوحه عمل خويش قرار داد.
درجريان تجاوز نيروهاي آمريكايي به طبس ، بنيصدر فرمانده ي كل قوا بود، و از کل ماجرا با خبر بود و همكاريهاي لازم را با آنان(نیروهای آمریکایی) به عمل آورد. او [ (( توسط فرماندهي نظامي كه بني صدر گماشته بود، تيمسار شادمهر رئيس ستاد مشترك وقت و تيمسار باقري فرمانده وقت نيروي هوايي روز 5/2/59 به پايگاه يكم شكاري دستور داده شده كه سريعاً توپهاي 23 ميليمتري ضدهوايي كه حريم حفاظتي فرودگاه و پايگاه را تأمين ميكرد جمع آوري شود. اين عمل در پايگاههاي ديگر هم انجام شد. باند فرودگاه تهران تا روز يكشنبه 7/2/59 (روز تجاوز) بدون مراقب بود. )) . (( در حالي كه اولين خبر رويت هواپيماهاي آمريكايي در ساعت 45/ 10 به پاسگاه ژاندارمري رباط كور رسيد، تا صبح روز بعد هيچ گونه اقدامي از سوي ارتش صورت نگرفت.... )) ] (كودتاي نوژه ص 61) سه روز پس از حادثه طبس و در حالي كه آمريكاييها تعدادي هلوكپتر و اسناد سري مهمي را از خود به جاي گذاشته بودند. يك مقام عالي رتبهي وزارت دفاع آمريكا طي يك صحبت راديويي اعلام كرد: «مدارك فوق العاده سري، در اين هلي كوپترها، باقي مانده و در ايران رها شده است.» (انقلاب و تنازع بقا ص 84 ). بنابراين «پس از شكست رسواي تجاوز به طبس توسط يك عامل عجيب و محاسبه نشده- طوفان شن- توسط كارتر و هارولد براون وزير جنگ آمريكا، اعلام شد كه اسناد طبقه بندي شده سري در صحنهي عمليات به جاي مانده است. بلافاصله به دستور مستقيم بني صدر – كه در آن زمان فرماندهي كل قوا را به دست داشت- فانتوم هاي ايران، هلي كوپترهاي به جا مانده را بمب باران كردند، اسناد مهم و فوق محرمانه آمريكا نابود شد تا چهره عمال داخلي شيطان بزرگ و ابعاد اعلام نشده اين تجاوز در پس پرده بماند». (كودتاي نوژه ص 62)
بني صدر پس از افشاي ماهيتش و تصويب عدم كفايت سياسي، با لباس و آرايش زنانه به همراه مسعود رجوي رئيس سازمان مجاهدين خلق(منافقين) از ايران به فرانسه گريخت تا سوالات و ابهامات فراواني پيرامون رياست جمهوري وی باقي بماند .

