شهدای گمنام
راوی میگفت : در یکی از مناطق جنگی در حال تفحص بودیم که به جسد یک شهید بزرگوار بر خوردیم ایشان هیچ نوع نشانه ی هویتی نداشت بعد از طی دو روز تعدادی شهید دیگر که پلاک داشتند پیدا کردیم حالا می خواستیم شهدا را تحویل بدهیم ولی همه دوست داشتیم هویت اون شهید گمنام را پیدا کنیم بعد بریم ولی هرچی گشتیم پلاکی نبود.
بعد چند روز که دیگه می خواستیم بر گردیم جیب لباس آن شهید گمنام نظرم را جلب کرد جیب را لمس کردم چیزی مانند دکمه بود کنجکاو شدم جیب را باز کردم در آن عقیقی بود که روی آن نوشته شده بود به یاد شهدای گمنام
+ نوشته شده در جمعه سیزدهم آذر ۱۳۸۸ ساعت توسط باافلاکیان
|
