چ - تاثیر انقلاب اسلامی بر نظام و روابط بینالملل
بی اعتباری نظام دو قطبی حاکم بر دنیا و احیای تفکر و جنبش اسلامی در دنیا
پس از جنگ جهانی، نظام دو قطبی بر جهان سایه گسترانید. کشورهایی که دارای ایدئولوژی مارکسیسم بودند، در بلوک شرق قرار گرفتند و کشورهایی که ایدئولوژی لیبرالیسم را برای خود برگزیده بودند، در زمرهی بلوک غرب قرار داشتند، اصل و فرض کلی در چنین نظامی این بود که در ورای هر تغییر و تحول در سطح ملی یا منطقهای یا جهانی، یکی از دو ابرقدرت، حضوری فعال و نقشی عمده باید داشته باشند و با توجه به منافع خود از یکی از طرفهای درگیر حمایت به عمل میآورند، براین اساس، کشورها چارهای نداشتند جز اینکه عضو یکی از این گروه بندیهای قطبی شده و حاکمیت آن را برخود بپذیرند. در این میان، ظهور انقلاب اسلامی از چند جهت امری بدیع و درخور توجه بود: اول اینکه انقلاب اسلامی در شرایطی به پیروزی رسید که از حمایت هیچ یک از ابرقدرتهای شرق و غرب برخوردار نبود. فلذا اصل و مفروض بنیادین نظام دوقطبی- که هر کشوری ناگزیر است به یکی از دو ابر قدرت شرق و غرب در جهان متوسل شود – به طور جدی بیاعتبار شد. دوم اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی، برخی ترتیبات و نظام مندیهای نظام دوقطبی به هم ریخت، مانند فروپاشی پیمان سنتو. سوم اینکه با پیروزی انقلاب اسلامی، قطب سومی در جهان ایجاد شد که تمام کشورها و گروههایی که دارای ایدئولوژی اسلامی بودند را در خود جای میداد.
اصل «نه شرقی، نه غربی» نیز در قبال اصول حاکم بر نظام بینالمللی پدیدهای نو و کاملاً متفاوت بود چرا که:
اولاً- اصل مزبور، نه تنها تز تعادل قوا را برای حفظ صلح جهانی مطرود میشمارد بلکه آن را اصلی ظالمانه برای حفظ منافع قدرتهای بزرگ و استعمارگر تلقی میکند.
دوماً- نگاه انقلاب اسلامی به هر دو ابرقدرت به عنوان مجموعهی واحدی از استکبار جهانی است که حقوق ملتهای محروم را پایمال میکنند فلذا اصل دوقطبی به طور کلی مردود است.
سوماً- «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» نه تنها، وابستگی به قدرتها را نفی میکند بلکه برای از بین بردن نظام ظالمانهی حاکم بر روابط بینالملل، دعوت به تلاش و مبارز مینماید.
دکتر تقی بنگش، رئیس بخش تاریخ دانشگاه پیشاور، در این خصوص میگوید: «انقلاب اسلامی ایران که به رهبری خردمندانهی حضرت امام (ره) به پیروزی رسید، معادلات جهان کنونی را دگرگون کرد و افرادی که تا قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به جز دو قطب شرق و غرب، راه سومی را در ذهن نمیگنجاندند، راه سوم و راه رستگاری و نجات مشکل بشر را دریافتند.» (امام خمینی و انقلاب اسلامی؛ روایتی جهانی، ص209)
علاوه بر همهی اینها، پیروزی انقلاب اسلامی، موج جدیدی از اسلام گرایی، در میان مردم سایر کشورها اعم از اسلامی و غیراسلامی بوجود آورد. هفته نامهی فرانسوی «لویوئن» در گزارش خود از روند فزایندهی گرایش به اسلام در این کشور مینویسد: «درحالی که در سال 1970 در فرانسه تنها 23 محل عبادت برای مسلمانان وجود داشت، اما با شکلگیری جمهوری اسلامی در ایران در سال 1979.م، رشد فزایندهی اسلامگرایی و روند ازدیاد اماکن مذهبی کسترش یافته است.» (عصرامام خمینی، ص391).
شبکهی تلویزیونی CNN با بیان اینکه «دین اسلام با سرعتی فراتر از ادیان دیگر درحال گسترش است» اعلام نمود: «رشد اسلام در جوامعی که اکثریت آنان را مسیحیان تشکیل میدهند، باعث شده تا صاحب نظران آن جوامع، از نوعی رنسانس اسلامی سخن به میان آورند.» (کیهان، 26/1/1376)
نقش و تاثیر انقلاب اسلامی در گسترش قلمرو اسلام تا آنجاست که مثلاً در سوئد که در سال 1976 تنها شانزده هزار مسلمان وجود داشت این تعداد تا سال 1995 بالغ بر دویست هزار نفر شده است. به عقیدهی صاحبنظران: «در اروپا قبل از سال 1979 تشکیلات بسیار وسیع اسلامی وجود نداشت [اما] امروز هیچ کشوری در اروپا نیست که در یک شهر آن چند تشکیلات اسلامی وجود نداشته باشد؛ مثلاً در شهر منچستر شانزده تشکیلات اسلامی وجود دارد، در اتریش 85 مسجد و تنها در وین (پایتخت آن) 33 مسجد وجود دارد.» (ماهنامهی اسلام و غرب، ش28).
پروفسور مارک ج. گازیوروسکی، استاد دانشگاه لوئیزیانای آمریکا و از کارشناسان مسائل ایران معتقد است: «همینکه رژیم پس از انقلاب [در ایران] جایگزین شد، جنبشهای بنیادیگرای اسلامی- که از ایران الهام گرفته و غالباً از سوی رژیم نوین پشتیبانی میشدند- در سراسر جهان اسلام پدیدار شده و به تهدید رژیمهای طرفدار آمریکا در تونس، مصر، سرزمینهای اشغالی توسط اسرائیل، لبنان، عربستان سعودی، کویت، بحرین، پاکستان، مالزی و دیگر جاها پرداختند.» (سیاست خارجی آمریکا و شاه، ص 441).
بنابراین تاثیر انقلاب اسلامی بر نهضتهای دینی و مذهبی که سلطهی قدرت مندان را به چالش میکشیدند میتوان در چهار شکل خلاصه نمود:
اول. در برخی کشورها مانند لبنان و بحرین، تاثیر انقلاب اسلامی، به صورت مستقیم و ملموس بوده است.
دوم. در تعداد بیشتری از کشورها الگوی ایران، نهضتهای سیاسی اسلامی را تقویت نموده و شتاب بیشتری داده است مانند: مصر، تونس، فلسطین و نیجریه.
سوم. انقلاب اسلامی، نقش عامی در برانگیختن ایدئولوژی و تفکر اسلامی در برخی کشورها ایفا کرده است که از آن به بیداری اسلامی تعبیر میکنیم. مانند نهضت بیداری اسلامی در مصر، سودان، مالزی و اندونزی.
چهارم. الگوی ایستادگی ایران، دلیل و بهانهای شده تا زورگویان تلاش نمایند تا هرگونه جنبش اسلامگرایی را سرکوب یا مهار نمایند.