امشب عروسی می کنم اما
سلام دوستان گرامی
راستش چند وقتی است که راجع به شهدا مطلب نگذاشتم اما دیگه طاقت نیاوردم
این مطلب هم تقدیم به همه ی اونایی که هنوز پدرشون را ..........
تو همه خوبا سری ، مفقود الاثری
منم و بی پدری ، ای بابا جون
ای پیش پرواز کبوترهای زخمی ، بابای مفقود الاثر بابای زخمی
تا یاد دارم برگی از تاریخ بودی ، یک قاب چوبی روی دست میخ بودی
بابا جون ...
توی کتابم هرچه بابا آب می داد ، مادر نشانم عکس توی قاب می داد
(اونایی که بابا ندارن بهتر می فهمن)
بابا جون ...
این جا کنار قاب عکست جان سپردم ، از بس که از همسایه ها سرکوفت خوردم
من بیست سالم شد ، اما هنوزم توی قابی ، خوب لااقل حرفی بزن ، مرد حسابی
یکبار هم از گیر و دار قاب رد شو
از توی سیم خاردار قاب رد شو
برگرد و تنها یک بغل بابای من باش
یا یک بغل بابا بیا و جای من باش
ای دست هایت آرزوی دست هایم
ناز و ادایت مانده روی دست هایم
شاید تو هم شرمنده ی یک مشت خاکی
جا مانده ای در ماجرای بی پلاکی
عیبی ندارد خاک هم باشی قبول است
یک چفیه و یک ساک هم باشی قبول است
از چشم براهیت خسته شدم بابا ....
امشب عروسی می کنم اما جای تو خالیست
پای قواله جای امضای تو خالیست
بابا جونــــــم ....


