سرگذشت شهید
در سال 1337 در خانواده مجاهد بزرگ آيت الله سيد مرتضي علمالهدي ديده به جهان گشود.
از 6 سالگي به فراگيري قرآن پرداخت. وی بسيار اهل مطالعه بود. در دبيرستان با تشکيل انجمن اسلامي و سخنراني فعاليتهايی خود را آغاز نمود. در سال 1356 در رشته تاريخ دانشگاه فردوسي مشهد تحصيل خود را ادامه داد. در دوران دانشجويي علاوه بر تحصيل، در رشته تاريخ دانشگاه مشهد به تدريس نهجالبلاغه، عقايد و تاريخ اسلام میپرداخت. وي از مبارزان دوران ستمشاهي بود و در شهرهاي مشهد، کرمان و اهواز فعاليت سياسي انجام میداد و در سنين 14 تا 21 سالگي چند بار توسط رژيم ستمشاهي، زنداني و شکنجه شد.
از جمله اقدامات او در زمان طاغوت تشکيل سازمان موحدين بود، اين سازمان با هدف مبارزه مسلحانه براي سست کردن بنيانهاي رژيم منفور پهلوي، به دور از تئوريهاي گروهها و سازمانهايي که مبناي علمي آنها از تئوريهاي مارکسيستي نشات میگرفت، برنامههاي خود را در تحقق بخشيدن فرامين حضرت امام (ره) تنظيم نمود و حرکتي نو را از اواخر سال 1356 شروع کرد.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي عضو اولين شوراي تشکيل دهنده سپاه پاسداران در خوزستان بود. قبل از شروع جنگ وقت خويش را صرٿ امور ٿرهنگي مینمود.
از اوايل جنگ در اهواز مستقر بود و سازماندهي بسيجيان اعزامي از سراسر کشور به جبهههاي نبرد را به عهده داشت. پس از گذشت دو ماه از جنگ نقطه حساس مرزي يعني هويزه را براي خود انتخاب کرد و براي تشکيل سپاه پاسداران و سازماندهي عشاير عازم اين منطقه شد.
او و جمعي از دانشجويان پيرو خط امام در حماسه هويزه (16 دي ماه 1359) به درياي تانکهاي دشمن که آنها را محاصره کرده بودند حملهور شدند.
حسين پس از شهادت همرزمانش با فرياد الله اکبر، آخرين گلولههاي باقيمانده آرپیجي را به سوي دشمن شليک نمود و چند تانک مهاجم را منهدم کرد، اما با تمام شدن مهمات و تنگتر شدن حلقه محاصره، چون مولايش امام حسين (ع) به شهادت رسيد و جان به جان آفرين تسليم نمود.
