آنچه كه برای اجرای عدالت پیش رو داریم انواع و اقسام رنگ‌ها و چهره‌ها و صداها است.
خلیفه كشته می‌شود و مردم به سمت حضرت علی(ع) هجوم می‌آورند. اصحاب، مهاجرین و انصار و همه به سمت علی(ع) هجوم می‌آورند كه باید رهبری را برعهده بگیرید. در ابتدا حضرت می‌فرمایند كه من را رها كنید و سراغ افراد دیگری بروید. هستند افرادی كه دلشان می‌خواهد و برای تحویل حكومت آمادگی دارند. از من بگذرید. من اگر در حاشیه باشم و كمك كنم و نظارت داشته باشم بهتر از این است كه مسئولیت حكومت را برعهده بگیرم. آنچه كه برای اجرای عدالت پیش رو داریم انواع و اقسام رنگ‌ها و چهره‌ها و صداها است. بعد از این خود شما درست تشخیص نخواهید داد و برخی از شما مقابل من خواهید ایستاد. عده‌ای از شما كنترل احساسات خود را از دست خواهید داد و ایمان قبلی‌تان خواهد لرزید و عقل‌هایتان ثبات نخواهد داشت.

همه شما قدرت تشخیص نخواهید داشت؛ یعنی این كار به لحاظ نظری هم ثبات عقلی یعنی تشخیص درست حق از باطل می‌خواهد و هم ایمان و قلب محكم؛ ولی اكثر شما این شرایط را ندارید؛ نه قلب‌های شما برای این كار محكم خواهد بود و نه عقل‌هایتان ثبات خواهد داشت تا حق را از باطل به درستی تشخیص دهید. من از همین حالا می‌بینم كه آفاق تیره و نیمه تاریك و نیمه روشن خواهد بود و این را بدانید اگر من مسئولیت حكومت را قبول كنم دیگر گوشم بدهكار وراجی‌ها و سرزنش‌های دیگران نخواهد بود و به آنچه كه خودم درست می‌دانم عمل خواهم كرد. بنابراین با چشم باز با من بیعت كرده و به من رأی دهید.

بیعت‌كنندگان با علی(ع) سه جنگ را به ایشان تحمیل كردند

حضرت امیر(ع) می‌فرمایند: من نمی‌خواستم مسئولیت حكومت را قبول كنم ولی چونان جمعیت به سمت من هجوم آورد كه لباسم از دو طرف پاره شد، دختران از فرط اشتیاق حجاب خود را كنار گذاشتند و به سمت من می‌آمدند و پیرمردهایی كه با عصا راه می‌رفتند چنان به سویم می‌آمدند كه عصای خود را پرت كردند.

من وقتی دیدم مردم این چنین به سمت من آمدند و بیعت عمومی است و همه می‌گویند كه ما پای تو ایستاده‌ایم، دیگر بهانه‌ای نداشتم كه این مسئولیت را قبول نكنم و حجت بر من تمام شد. با این حال می‌دانستم كه برخی از همین افراد با من چگونه رفتار خواهند كرد و زمانی كه خلافت و رهبری را پذیرفتم، گروهی از همین افراد پیمان شكستند(ناكثین)، گروه دیگری از دین خارج شدند(مارقین) و دسته سوم ستم كردند (قاسطین) و همین‌ها سه جنگ را به من تحمیل كردند. گویا نشنیده بودند كه خداوند در قرآن فرموده بود كه آخرت از آن افرادی است كه در دنیا دنبال فساد و برتری طلبی نباشند و این خانه و دار آخرت را مخصوص افرادی قرار دادیم كه اراده علو یعنی برتری طلبی، ریاست و قدرت طلبی و اراده فساد نداشته باشند.

حضرت امیر(ع) می‌فرمایند: چطور شما در قرآن این آیه را می‌بینید ولی باز با من درگیر شدید. چرا این آیه در ذهن همه شما وجود دارد اما دنیا چشم شما را پر كرده است و به وقتش آیه‌های این چنینی را فراموش می‌كنید. علتش این است كه منافع شما به خطر می‌افتد. سوگند به خدایی كه دانه را شكافت و انسان را آفرید اگر آن گروه بسیار برای بیعت با من هجوم نمی‌آوردند و حجت بر من تمام نشده بود و اگر نبود كه خداوند از عالمان و آگاهان پیمان گرفته است كه بر گرسنگی ستم دیدگان و شكم‌بارگی ستم‌گران آرام نگیرند به خدا سوگند مسئولیت حكومت را قبول نمی‌كردم و مهار شتر حكومت را روی كوهان آن می‌انداختم تا هرجا دلش می‌خواهد برود و آب پایان آن را به جام آغاز آن می‌دادم، و می‌دانید و می‌دانستید كه دنیای شما در نزد من بی‌ارزش‌تر است از عطسه بز.

ابن عباس روایت می‌كند: در دومین روزی كه مردم مدینه با علی بیعت كردند امام علی همان اول آمد و سخنرانی كرد كه از همین سخنرانی جنگ‌ها بیرون آمد و فهمیدند كه با علی نمی‌شود ساخت و باید با او جنگید و حكومت وی باید براندازی و ساقط شود.

ابن عباس روایت می‌كند حضرت امیر(ع) در بخشی از سخنرانی خود گفت: مردم در روز اول حكومت به شما بگویم، ای مردم بدانید كه هر زمین و امكاناتی كه از بیت‌المال در دوره قبل گرفتید و به شما داده شده، از اموال خدا و اموال مردم و بیت‌المال به هر كس دادند همه آنها بدون استثنا به بیت‌المال باز خواهد گشت، همه را مصادره می‌كنم و از شما پس می‌گیرم، هر كس هر آنچه را كه از بیت‌المال بیش از سهم خود برداشته است به بیت‌المال باز می‌گردانم اولین قدم اول حكومت بنده است، بعد هم نگویید كه بر گذشته‌ها صلوات.

حضرت امیر(ع) فرمود: حقی كه زمان بر آن گذشته است باطل نمی‌شود، حق و حقوق و عدالت مشمول عبور زمان نمی‌شود، اگر این اموالی را كه از بیت‌المال برداشتید و رفتید و با آن ازدواج كردید و یا مهریه همسرتان كردید همان را از شما پس می‌گیرم، و اگر هم در نقاط مختلف سرمایه‌گذاری كردید همه را از شما پس خواهم گرفت چرا كه اینها مال شما نیست، اینها مال خداست و متعلق به فقرا و محرومان است، هركدامتان هم بگویید كه عدالت سخت است، حضرت فرمودند اتفاقاً آسان است، در اجرای عدالت گشایش، سعه و راحتی است برای همه، اتفاقاً اگر عدالت اجرا شود همه راحت زندگی می‌كنند، اگر كسانی فشار عدالت را سخت می‌دانند بدانند كه فشار بی‌عدالتی سختی بیشتری دارد.

حرف‌هایی را هم كه بیان می‌كنم شعار نیست یعنی گردن من به آنچه می‌گویم گرو است، گردن من در گروه صحبت‌های من است و جانم را در راه صحبت‌هایم می‌دهم.

فرمودند: افرادی كه تقوا داشته باشند در شبهات وارد نمی‌شوند، چرا كه از این به بعد عده‌ای در افكار عمومی شبهه ایجاد می‌كنند آن هم با عنوان‌های قشنگ تا مقابل مرا بگیرند، ولی در این میان افرادی كه تقوا داشته باشند وارد شبهات نمی‌شوند و بازی نمی‌خورند ولی افرادی كه دلشان می‌خواهد بازی بخورند بازی می‌خورند، آگاه باشید كه بلا و آزمایش شما و آزمون بزرگ شروع شد عین روز اولی كه پیامبر (ص) آمد.

مانند 30 سال پیش، آن موقع بین اسلام و كفر انتخاب كردید دوباره كاری می‌كنم كه مجبور شوید بین اسلام و كفر انتخاب كنید، دوباره سر دوراهی قرارتان می‌دهم، بازی تمام شد، نمی‌شود روش كفار را پیش بگیرید ولی با ظاهر مذهبی، نمی‌گذارم، باید بین عدل و ظلم انتخاب كنید، دوباره باید معلوم شود كه چه كسی مؤمن است چه كسی كافر و فاسق، غربال می‌شوید، یا بر من با با من یعنی یا با حق یا بر حق، تصمیم خود را باید بگیرید، انقلاب یا ضد انقلاب، حق یا باطل، عدل یا فساد.

منبع: جوان آنلاین